آموزه های اخلاقی ،تربیتی، دینی کودکان

مناظر خلاف عفت

1391/8/21 12:39
نویسنده :
794 بازدید
اشتراک گذاری

يكي از عواملي كه ممكن است تمايل جنسي را از صراط مستقيم فطرت بگرداند و باعث انحراف جنسي شود، خاطره هاي ناپسنديده دوران قبل از بلوغ و مشاهده مناظر خلاف عفت است . غريزه جنسي جوان نابالغ به طور طبيعي در حال خمود و اختفاست . اگر وضع تربيت خانوادگي او هماهنگ با اصل اختفا باشد، اگر كودك مناظر شهوت انگيز نبيند و دچار هيجان هاي روحي نشود، به طور طبيعي و غافل از تمايل جنسي رشد مي كند . موقعي كه بالغ مي شود و خواهش جنسي در وي آشكار مي گردد، به راه طبيعي خود مي رود، يعني دختر متوجه پسر و پسر متوجه دختر مي گردد، و مجالي براي انحراف جنسي باقي نمي ماند .

وقتي در مرحله بلوغ غريزه التذاذ كه به خواب رفته بود بيدار مي شود و به طرف دنياي خارج متوجه مي گردد، مترصد است به چيزي تثبيت شود تا قدرت دروني اش را به مصرف برساند . در اين لحظه معين و مهم اراده حيات شناس طبيعي ، راهي به داوطلب حيران خود نشان مي دهد كه همان راه توالد و تناسل است . علايم راهنمايي طبيعت اين است كه در مرد و زن بالغ تغييرات محسوسي در اعضاي تناسلي شان به وجود مي آيد . طبيعت با اين علايم و مشخصات مي خواهد به طرفين بفهماند كه راه طبيعي كه بايد سير كنند همانا راه توليد است .
حال اگر شخص اين دستور را درك كرد و اطاعت نمود؛ يعني اگر مرد به زن نزديك شد و زن به سوي مرد آمد تا به حكم طبيعت به عمل طبيعي و مولد مبادرت كنند، آن وقت است كه مي توان گفت نمو شهوي در راه مستقيم و منظم سير نموده و قدرت غريزي در طريق طبيعي و عادي به مصرف رسيده است . ميليون ها اشخاص اين خط منظم و طبيعي را كه فرويد هماهنگي دوسره ناميده است طي نموده اند .
رغبت ها و نفرت ها
رغبت ها و نفرت هايي كه در روان كودك ايجاد مي شود، سخنان خوب و بدي كه مي شنود، مناظر زشت و زيبايي كه مي بيند، همه در باطن وي اثر مي گذارند و در بزرگسالي از خلال اعمال و اقوالش آشكار مي گردد .
خانواده هايي كه عملا مراعات عفت جنسي را نمي كنند و در مقابل فرزندان نابالغ خود به اعمال خلاف اخلاق دست مي زنند، پدران و مادراني كه از مقررات فطرت در پنهان نگاه داشتن تمايل جنسي كودك پيروي نمي نمايند و با رفتار ناپسند خود غريزه خفته فرزندان خود را بيدار مي كنند و آنان را به تفتيش و تفحص درباره اعمال جنسي وا مي دارند، خلاصه كساني كه دانسته يا ندانسته با وسايل مختلف موجبات تهييج روحي اطفال خود را در امور جنسي فراهم مي كنند و در آنان خاطرات مطبوع و منفوري به وجود مي آورند، ممكن است در بزرگسالي باعث انحراف غريزه جنسي آن ها شود در راه ارضاي خواهش جنسي از صراط مستقيم منحرف شده و به كجروي بگرايند .
به نظر دانشمندان روان منشا انحراف جنسي يك قسم احساس حقارتي است كه در باطن منحرف وجود دارد، اگر چه در ظاهر به آن حقارت اعتراف ننمايد .
انحراف و بالنتيجه عدم موفقيت در ازدواج طبيعي مولود يك نوع حس حقارت است . هر چند در ظاهر اين قبيل افراد صاحب افكار و روحيه عالي و ثبات عقيده باشند، ولي باطنا از حس حقارت در عذابند . اگر غير از اين مي بود آن ها هم مثل ديگران احتياجات طبيعي خود را بر آورده مي كردند و با شجاعت و بي باكي براي بقاي نسل و بقاي نوع مي كوشيدند .
تمايلات سركوفته
يكي ديگر از عوارض سوء تهييج غريزه جنسي كودك در دوران قبل از بلوغ عقده هايي است كه در بزرگسالي ، به علت واپس زدگي تمايلات ايام كودكي به وجود مي آيد .
كودك قبل از آن كه بالغ شود در رفتار و گفتار خود آزاد است ، قانون و اجتماع از او مواخذه نمي كنند . اگر پدر و مادرش عفيف و محيط تربيتش پاك و بي آلايش باشد طفل به شايستگي تربيت مي شود و دوران قبل از بلوغ را به پاكي و سلامت جسم و جان مي گذارند و بدون كوچك ترين خاطره سوء انحراف آميز بالغ مي شود . ولي اگر محيط تربيتش پليد و آلوده و پدر و مادرش فاسد و بي عفت باشند كودك در معرض خطرات گوناگوني است .
از طرفي با مشاهده اعمال ناپسند و حركات منافي با عفت پدر و مادر به ناپاكي و انحراف اخلاقي تربيت مي شود . كودكي كه از اول منحرف و بي عفت بار آمد اصلاح اخلاق او در بزرگسالي بسي دشوار و مشكل است و چنين كودكي همواره در معرض پليدي ها و فساد اخلاق است .
نهان آن كه از اول به بد گرفت قرار
از او توقع نيكي به روزگار مدار
از طرف ديگر اعمال تحريك كننده پدر و مادر و هم چنين شرايط فاسد محيط زندگاني كودك ، باعث تهييج تمايل جنسي آن كودك نابالغ مي گردد و غريزه پنهاني او را به غلط آشكار مي كند . ممكن است كودك در همان مواقع دچار سقوط اخلاقي شود و به اعمالي كه منافي با عفت و شرفت انساني است آلوده گردد . چنين كودكي وقتي به سر حد بلوغ و مسووليت اجتماعي مي رسد گرفتار چند مشكل روحي و عقده رواني است و از تضاد ناراحت كننده اي كه در ضمير خود احساس مي نمايد همواه رنج مي برد .
محدوديت هاي اجتماعي
اول آن كه او بر طبق تربيت غلط ايام كودكي خود مايل است در راه كامروايي و ارضاي تمايل جنسي خويش از هر جهت آزاد باشد و هر خاطره مطبوعي را كه از دوران قبل از بلوغ در روانش ريشه كرده است اعمال نمايد . ولي مقررات عاقلانه و مصحلت آميز اجتماع او را محدود نموده و مجبور مي كند كه تمايلات نارواي دوران كودكي را واپس زند و خواهش هاي انحراف آميز ايام قبل بلوغ را سركوب نمايد و اين شكست عشقي باعث ناكامي روحي و پيدايش يك عقده جنسي در روان وي مي گردد .
فشار اجتماعي موجب واپس زدگي اشكال مختلف ميل جنسي طفوليت است . از نقطه نظر تربيت ، اجتماع ، عمل جلوگيري از غريزه جنسي را هنگام تظاهر آن به صورت احتياج تناسلي و تحديد و مطيع ساختن آن را تحت يك اراده فردي تابع شرايط اجتماعي ، به صورت يك اصل اساسي تلقي مي كند . هم چنين اجتماع علاقه مند است كه توسعه كامل احتياج جنسي تا هنگامي كه طفل به درجه اي از بلوغ اجتماعي نرسيده است به تاخير افتد، زيرا همين اين كه توسعه صورت گرفت ، تربيت كوچك ترين اثري در طفل ندارد .
عقده حقارت
دوم آن كه چنين انساني از اعمال پليد و منافي با عفتي كه احيانا در دوران قبل از بلوغ مرتكب شده شرمسار و همواره گرفتار عقده حقارت است . او از ياد آوري آنچه بر او گذشته است احساس پليدي و پستي مي نمايد . براي آن كه از رنج هاي دروني راحت شود كوشش مي كند تا آن خاطرات پليد و زننده را از ذهن آشكار خود براند و در ضمير باطن خويش دفن كند و براي هميشه به دست فراموشي بسپارد .
واپس زده فشار مداومي در جهت ضمير آشكار وارد مي سازد و ضمير آشكار نيز با يك فشار متقابل و مساوي بايد تعادل خود را حفظ كند . بنابراين حفظ واپس زدگي محتاج صرف يك انرژي دايمي است .
حالات واپس زده كدام است ؟ آن كه مراجعتش به ضمير آشكار موجب زحمت و رنج مي شود . خاطره اعمالي كه بيش از حد دردناك يا موحش يا شرم آور است . فراموش كردن دوران طفوليت از اين جهت است كه فرد پس از تهذيب اخلاق ، در نتيجه تربيت سعي دارد مراحلي از زندگي را كه بدون مانع تسليم اميال خويش مي شد از خاطر ببرد .
خلاصه بحث آن كه تمايل جنسي كودكان در سنين قبل از بلوغ به طور طبيعي در حال اختفا و خمود است . لازم است پدران و مادران برنامه در تربيت از قانون فطرت پيروي كنند و شرايط پرورش طفل را با پنهان ماندن غريزه جنسي هماهنگ نمايند .
كودكاني كه در محيط بي عفتي و شرايط تهييج شهوت تربيت مي شوند، پس از بلوغ به عوارض مختلف روحي و انحراف اخلاقي و عقده هاي رواني دچار خواهند شد .

  كودك از نظر وراثت و تربيت ج 2      نوشته محمد تقي فلسفي

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)